ژوانژوان، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

ژوان اجابت یک دعا

۱۶ ماهگی

سلام ،سلام عشق مامان ۱۶ ماهگی با دو روز تاخیر. میخواستم برات همون ۱۳ بنویسم اما اینترنتم ضعیف بود سرعتش و نشد، شما دقیقا دوروز پیش یعنی ۱۳ یاد گرفتی که بگی اسم باباجون چیه، باباجون همینطوری ک روی تاب نشسته بودی و تابت میداد، بهت گفت بگو حامد و شما خیلی قشنگ بعد از چند بار تکرار گفتی ااااااابید، یعنی حامد، شبم من بهت یاد میدادم ک بگی آقا جون و شما هم گفتی آ آ بوت ، فدات بشم عشق کوچولوی من، ۲۲ تا فلش کارت و ازت سوال میکنم و قشنگ میگی چیه، چیزای دیگه ای هم میگی اما فلش کارتشو نداریم ک ازت سوال کنم همینطوری تو خونه میبینی میگی‌، مثل آتیش که ب بخاری ، شعله گاز ، شمع میگی آتیش، عکس منو بابایی رو توی اتاق خواب میبینی بعضی وقتا میگی ماما، بابا ...
15 آبان 1393

....

سلام عشق مامانی، سه روز پیش بود که یک کلیپ دنس عروس و دوماد توی گوشیم داشتم و برای سرگرم کردن شما که همش میگفتی نانا گذاشتم ، بعد بهت عروس رو نشون دادم و‌گفتم ببین این عروس. توام گفتی ببین، ببین چند بار تکرار کردی ، ازت پرسیدم این کیه گفتی عبوس، الهی من قربون این عبوس گفتنت برم مامان جون ، دیگه هروقت خودت میخای میگی عبوس یعنی عروس رو بزارم برات، کلمه ی دیدی رو هم مثل خودم میگی دیدی؟ تا چیزی میشه بهت میگم دیدی افتادی ؟ دیدی اوف شدی و هزار تا دیدی دیگه که شماهم بعدش میگی دیدی!! کاربرد کلمات رو بلدی و هرچیزی و موقعیت مناسب خودش میگی ، مثل کلمه ببین و دیدی!!!   نی نی رو هم قشنگ میگی نی نی   امروز ظهر هم با اشاره ب در توالت...
1 آبان 1393
1